سلسله درسهائی از قرآن – سوره شوری – قسمت بیست و شش
«سوره شوری» تبیین مبانی «عدالتمحور» و «شوریمحور» اسلام قرآنی، در بستر جنبش رهائیبخش پیامبر اسلام بر پایه «وحی نبوی»
«وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکمُ»، «وَ أَمْرُهُمْ شُوریٰ بَینَهُمْ»
باری، اگر بخواهیم 10 آیتم وظایف اعلام شده توسط قرآن برای پیامبر اسلام و اصحاب او که بیشک منشور حرکت پیامبر اسلام در طول 23 سال حیات نبویاش بوده است در پیوند با یکدیگر بهعنوان استراتژی و برنامه حرکت پیامبر اسلام تعریف و تبیین نماییم، میتوانیم بگوییم که «مبانی استراتژی حرکت 23 ساله پیامبر اسلام (چه در دوره 13 ساله مکی و چه در دوره 10 ساله مدنی) فقط و فقط بر پایه دعوت قابل تعریف میباشد و این استراتژی دعوت پیامبر اسلام بر مقاومت در مبارزه با بالاییهای قدرت استوار بوده است» و در این رابطه بوده است که «وحی نبوی برای او به عنوان راهنمای عمل بوده است و پیامبر اسلام به وحی نبوی خودش ایمان داشته است و برنامه حداکثری پیامبر اسلام ایجاد برابری و مساوات در جامعه برای همه مردم بوده است و جهانبینی پیامبر اسلام بر مبنای «الله» یا خدا به عنوان اصل بنیادین دین و عامل اتحاد بین طبیعت و انسان و جهان میباشد که تجلی این الله در جهان و جامعه و تاریخ و انسان به صورت توحید (در ابعاد مختلف توحید در وجود، توحید در جامعه، توحید در انسان و توحید در تاریخ) مادیت پیدا میکند.»
معیار ارزشی افراد در منظومه معرفتی پیامبر اسلام بر پایه عمل افراد استوار میباشد و تنها عامل همبستگی اجتماعی بین مردم از نظر او در چارچوب جهانبینی توحیدی، الله به عنوان محور اتحاد و وحدت در وجود و انسان و جامعه و تاریخ است و تنها توسط این محور بنیادین در وجود است که اصل وحدت و همبستگی میتواند هم در جهانبینی و هم در ایدئولوژی و هم در استراتژی معنی پیدا کند که سنتز نهائی همه اینها اینکه، در منظومه معرفتی، برنامه، استراتژی و ایدئولوژی پیامبر اسلام حرکت و شدن همه آنها تنها به طرف خدا قابل تعریف میباشد.
علی هذا، در این رابطه است که قرآن در آیه 16 سوره شوری نتیجهگیری میکند که: «وَالَّذِينَ يحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَيهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ - (ای پیامبر) آنانیکه که در «الله» بعد از پذیرفتن دعوت تو توسط مردم احتجاج میکنند دیگر حجتشان نزد پروردگار باطل میباشد و غضب الهی در دنیا و آخرت نصیب آنها خواهد شد.»
لذا آنچه که در باب تفسیر آیه 16 سوره شوری در پیوند با آیه 15 برای ما قابل فهم است اینکه قرآن به پیامبر اسلام تعلیم میدهد که «بالائیهای قدرت که در پروسه دعوت تو در الله به عنوان اصل بنیادین توحید در جهان و جامعه و تاریخ و انسان محاجه میکنند، حجتشان باطل است و شکست در دنیا و آخرت نصیب آنها خواهد شد.»
«اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ - يسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ - اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يرْزُقُ مَنْ يشَاءُ وَهُوَ الْقَوِي الْعَزِيزُ - مَنْ كَانَ يرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ - أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِي بَينَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ - تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ - ذَلِكَ الَّذِي يبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ - أَمْ يقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَإِنْ يشَإِ اللَّهُ يخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ - وَهُوَ الَّذِي يقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيعْفُو عَنِ السَّيئَاتِ وَيعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ - وَيسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ - خداوند است که کتاب را به حق و میزان نازل کرد، تو چه میدانی که ساعت نزدیک باشد. آنهائی که به این ساعت ایمان ندارند در آمدنش عجله میکنند و کسانی که به این ساعت ایمان دارند از آمدنش مشفق میباشند چراکه میدانند که حق است. (ای پیامبر اسلام) تو آگاه باش آنهائی که در انکار ساعت اصرار میورزند در ضلالتی سخت دور قرار دارند. خداوند به بندگانش لطف دارد و هر که را که بخواهد رزق میدهد و او قوی و عزیز است. کسی که بهره آخرت میخواهد به بهرهاش میافزائیم و کسی که تنها بهره دنیا را میخواهد تنها از بهره دنیا به او میدهیم و از بهره آخرت نصیبی نمیبرد. شاید این مشرکین شرکائی دارند که برایشان دینی تشریع کرده که خداوند به آن آگاهی ندارد؟ اگر کلمه فصل نبود کار هلاکتشان یکسره میشد و ستمکاران عذابی دردناک دارند. ستمگران را میبینی که از آنچه کردهاند بیمناکند و به آن خواهند رسید اما کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح کردهاند در جنت قرار گرفته و هر چه بخواهند نزد پروردگار خود دارند و این فضل بزرگ است. این همانی است که خداوند بندگان خود را بدان بشارت میدهد، همان بندگانی که ایمان آورده و اعمال صالح کردهاند. تو به اینها بگو من در برابر رسالتم از شما مزدی طلب نمیکنم به جز مودت نسبت به قرباء، پس کسی که حسنهای به جای آورد، ما حسنی بر آن حسنه اضافه میکنیم که خداوند غفور و شکور است اگر آنها گفتند تو به دروغ بر خدا افتراء بستهای (به آنها بگو) اگر من به خدا دروغ ببندم خدا مهر بر دلم میزند و خدا بالاخره باطل را از بین میبرد و حق را به جای آن به کرسی مینشاند زیرا او دانای به ذات صدور است. او خدائی است که توبه بندگانش را میپذیرد و از سیئات آنها میگذرد و به آنچه شما میکنید داناست؛ و دعای کسانی که ایمان بیاورند و اعمال صالح انجام دهند مستجاب میکند و از فضل خود بیش از آنچه خواستهاند میدهد اما کفار عذابی سخت دارند» (آیات 17 تا 26 - سوره شوری).
شرح لغات:
مِيزَانَ: کلمه میزان به معنای هر مقیاسی است که اشیاء با آن سنجیده میشود و میزان در اینجا به معنای عدل است زیرا میزان وسیله برقراری انصاف و مساوات در بین مردم است و عدل نیز چنین است.
يدْرِي: از مصدر ادراء گرفته شده است که به معنای اعلام است.
سَّاعَةَ: منظور از کلمه ساعت در اینجا قیامت است.
مُشْفِقُونَ: جمع اسم فاعل از باب افعال است، عنایتی است که با خوف آمیخته باشد.
يمَارُونَ: کلمه یمارون مضارع از مصدر ممارات است به معنای پافشاری بر جدال است.
حَرْثَ: به معنای زراعت است و مراد از زراعت آخرت، نتیجه اعمال است.
رَوْضَه: به معنای زمین سبز و خرمی است که گیاهان در آن به خوبی میرویند.
جَنَّاتِ: زمینی است که پوشیده از درخت باشد.
اقْتَرِفْ: کلمه اقتراف به معنای اکتساب است.
حُسْنًه: آن عملی است که مورد رضای خدا باشد.
يمْحُو: محو میکند.
يحِقُّ: ثابت میکند.
اسْتَجِابُت: اجابت دعا است.
باری، فصل چهارم آیات سوره شوری که 9 آیه میباشد که در ادامه سه فصل گذشته این سوره است، زیرا آنچنانکه قبلاً هم در همین درس از سلسله درسهای قرآنشناسی مطرح کردیم، در فصل اول آیات سوره شوری (آیات 1 تا 6) قرآن به بحث در باب وحی نبوی میپردازد و مطابق آن آیات، در فصل اول:
اولاً قرآن وحی نبوی پیامبر اسلام را در ادامه وحی نبوی انبیاء الهی تعریف میکند.
ثانیاً قرآن از موضع تبلیغی در برابر حرکت ضد قرآنی بالائیهای قدرت (در مکه در فرایند 13 ساله مکی پیامبر اسلام) به تبلیغ از قرآن پرداخت و برای بزرگ کردن امر وحی نبوی اعلام کرد این وحی نبوی آن قدر عظیم است که نزدیک است که آسمانها از بالا پاره پاره بشوند.
ثالثاً در فصل اول آیات سوره شوری، قرآن رسماً به پیامبر اعلام میکند که تو وکیل مردم نیستی و تنها خداوند بر مردم وکالت دارد.
ادامه دارد