سلسله درس‌هایی از نهج‌البلاغه – قسمت بیست و شش

«فهم و شناخت تطبیقی نهجالبلاغه» برای «فهم و شناخت تطبیقی قرآن»

 

باری آنچه که از عبارات نامه فوق امام‌علی به متصدیان امور مالیاتی‌اش برای ما قابل فهم است این که:

اولاً «مخاطب امام‌علی در این نامه یا بخشنامه یک فرد نیست بلکه آنچنان‌که از عنوان نامه هم بر می‌آید برای کسانی است که مأموریت جمع‌آوری زکات یا مالیات یا خراج داشته‌اند می‌باشد». بی‌تردید در این نامه «هدف امام‌علی تبیین عدالت حقوقی یا عدالت مالیاتی در جامعه بوده است» و لذا به همین دلیل است که سید رضی آن را در ردیف نامه‌های نهج‌البلاغه آورده است و می‌گوید ما این قسمت را در اینجا می‌آوریم تا دانسته شود علی (ع) حق و عدالت را چگونه به پا می‌داشته است و چگونه امام‌علی عدالت را چه در کارهای بزرگ و چه در کارهای کوچک منظور می‌داشته است.

ثانیاً نگاهی هرچند اجمالی به این نامه یا به‌عبارت بهتر به این بخشنامه «رویکرد امام‌علی به همه مردم و همه افراد جامعه به‌صورت علی السویه مشخص می‌سازد» چراکه «تکیه محوری امام‌علی در این بخشنامه بر اجرای عدالت و مهربانی متصدیان امور مالیاتی با مردم و محترم شمردن شخصیت مردم و رعایت همه‌جانبه حقوق مردم می‌باشد.»

ثالثاً در این بخشنامه امام‌علی مانند دیگر نامه‌ها و بخشنامه‌های دولتی‌اش که در نهج‌البلاغه آماده است، «متصدیان امور را به عدل و انصاف و رعایت همه جانبه حقوق مردم دعوت می‌کند» و به آنان پیوسته تذکر می‌دهد که «کسانی که برای خود کار می‌کنند باید برای مردم کار کنند و کسی و یا کسانی که برای مردم کار نمی‌کنند و برای شخصیت مردم احترام قائل نیستند و حقوق مردم را رعایت نمی‌کنند و عدالت را در تمامی عرصه به پا نمی‌دارند از نظر امام‌علی ادعای آن‌ها نسبت به اعتقاد و ایمان به خداوند باطل می‌باشد». لذا در همین در چارچوب است که امام‌علی در فرمان معروف خود به مالک‌اشتر که سید رضی در جزء دوم تحت عنوان نامه شماره 53 نهج‌البلاغه آورده است خطاب به مالک‌اشتر می‌فرماید: «... وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَكَ فِی الْخَلْقِ... - ای مالک در قلب خود پیوسته و مدام محبت و عشق به مردم را بیدار کن، مبادا تو با مردم مانند یک حیوان درنده برای دریدن و سرکوب کردن رفتار بکنی چراکه مردم یا انسان‌های همنوع تو هستند و یا برادران دینی تو می‌باشند و فرقی میان این دو دسته از مردم نباید گذاشته شود» (نهج‌البلاغه صبحی صالح – جزء دوم – نامه 53 – ص 426 تا 445) و باز در جای دیگر فرمان به مالک‌اشتر امام‌علی خطاب به مالک‌اشتر می‌فرماید:

“... وَ لَا تَقُولَنَّ إِنِّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِی الْقَلْبِ وَ مَنْهَكَةٌ لِلدِّینِ وَ تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِیَرِ... - ای مالک مبادا بگویی که من اکنون چون بر مردم مسلط شده‌ام از من فرمان دادن است و از آن‌ها اطاعت کردن، این رویکرد باعث فساد در دل و ضعف در دین و نزدیک شدن به دشمنان مردم می‌شود» و همچنین در همین فرمان به مالک‌اشتر است که امام‌علی خطاب به او می‌گوید: «... فَلْیَكُنْ مِنْكَ فِی ذَلِكَ أَمْرٌ یَجْتَمِعُ لَكَ بِهِ حُسْنُ الظَّنِّ بِرَعِیَّتِكَ فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ یَقْطَعُ عَنْكَ نَصَباً طَوِیلًا... - مالکا عملکرد تو باید طوری باشد که اعتماد مردم به تو جلب شود زیرا اعتماد مردم به تو می‌تواند سختی کارها برای تو سبک نماید.»

رابعاً امام‌علی در ابتدای نامه 25 و یا در بخشنامه به متصدیان امور حقوقی و مالیاتی خود می‌گوید: «مبادا مردم را ارعاب بکنید و مبادا از مردم بیشتر از حقی که به اموال آن‌ها تعلق می‌گیرد مالیات بگیرید و مبادا شما برای گرفتن مالیات مانند مهاجمین بر آن‌ها وارد بشوید و مبادا وقتی‌که مردم گفتند حقی برای شما وجود ندارد شما سخن آن‌ها را قبول نکنید و قول آن‌ها را محترم نشمارید و مبادا مانند فرمانروایان ستمکار برای گرفتن مالیات در دل مردم رعب و ترس ایجاد کنید و از اختیارات خود سوء استفاده کنید و بدون رضایت صاحبان مال وارد زندگی و کار و زمین و گله گوسفندان و شتران و غیره بشوید مردم را نترسانید و به آینده‌شان بدبین نکنید و بر آن‌ها سخت نگیرید و تکلیف شاق و سخت بر آن‌ها محول نکنید مانند زورمداران و ستمکاران بر آنان وارد نشوید.»

خامسا امام‌علی در این بخشنامه خود به متصدیان امور حقوقی و امور مالیاتی حتی در باب رعایت حقوق حیوان‌ها و رعایت عدالت در باب آن‌ها دستورهای مشخص صادر می‌کند و می‌گوید: «از آزردن حیوانات خودداری کنید مبادا بین شهرها و بچه‌هایشان فاصله ایجاد کنید، تمام شیر مادر آن‌ها را بدوشید و برای بچه‌های آن‌ها شیر در پستان مادرشان نگذارید، مبادا زیاد از حد از شتران سواری بگیرید، مبادا حد اعتدال برای آن‌ها رعایت نکنید.»

چهارم - در نامه شماره 50 نهج‌البلاغه امام علی در خصوص عدالت حکومت می‌فرماید: «مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی أَصْحَابِ الْمَسَالِحِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ حَقّاً عَلَی الْوَالِی أَلَّا یُغَیِّرَهُ عَلَی رَعِیَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ وَ لَا طَوْلٌ خُصَّ بِهِ وَ أَنْ یَزِیدَهُ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّاً مِنْ عِبَادِهِ وَ عَطْفاً عَلَی إِخْوَانِهِ أَلَا وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِی أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِی حَرْبٍ وَ لَا أَطْوِیَ دُونَكُمْ أَمْراً إِلَّا فِی حُكْمٍ وَ لَا أُؤَخِّرَ لَكُمْ حَقّاً عَنْ مَحَلِّهِ وَ لَا أَقِفَ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ وَ أَنْ تَكُونُوا عِنْدِی فِی الْحَقِّ سَوَاءً فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَیْكُمُ النِّعْمَةُ وَ لِی عَلَیْكُمُ الطَّاعَةُ وَ أَلَّا تَنْكُصُوا عَنْ دَعْوَةٍ وَ لَا تُفَرِّطُوا فِی صَلَاحٍ وَ أَنْ تَخُوضُوا الْغَمَرَاتِ إِلَی الْحَقِّ فَإِنْ أَنْتُمْ لَمْ تَسْتَقِیمُوا لِی عَلَی ذَلِكَ لَمْ یَكُنْ أَحَدٌ أَهْوَنَ عَلَیَّ مِمَّنِ اعْوَجَّ مِنْكُمْ ثُمَّ أُعْظِمُ لَهُ الْعُقُوبَةَ وَ لَا یَجِدُ عِنْدِی فِیهَا رُخْصَةً فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِكُمْ وَ أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ مَا یُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ أَمْرَكُمْ وَ السَّلَامُ - این نامه از بنده‌خدا علی بن ابیطالب به مرزبان است؛ اما بعد بر حاکم لازم است که به‌خاطر امتیازی که نائل گشته است و یا به‌خاطر نعمتی که به او اختصاص یافته است آن نعمت و امتیاز باید باعث گردد تا وسیله نزدیکی بیشتر بین حاکم و مردم بشود لذا حاکم نباید بر مردم تندی بکند و نباید بر زیردستان فخر بفروشد. آگاه باشید که حقی که شما بر من دارید این است که هیچ رازی را از شما مخفی ندارم مگر در مسائل اسرار مربوط به جنگ و هیچ‌کاری را بدون مشورت شما انجام ندهم و شما را از اظهار نظر در هیچ امری کنار نزنم و در رساندن هیچ حقی به‌موقع خود کوتاهی نکنم و تا پایان آن حق بایستم. آگاه باشید که تمام شما در نزد من از حق و حقوق مساوی برخوردار می‌باشید پس اگر رفتار من با شما این چنین بود نعمت خداوندی برای شما تثبیت شده و من حق اطاعت و فرمانبری بر شما دارم، لذا در آن صورت از هر دعوتی که از شما بکنم شما نباید عقب‌نشینی بکنید و در اموری که به صلاح شماست نباید هرگز کوتاه بیایید و شما باید در راه حق و حقوق‌تان شداید و سختی‌ها را تحمل بکنید شما این پیمان را از فرماندهان خود بگیرید و از طرف خود نیز چنین قولی به آن‌ها بدهید که اصلاح امور شما را خداوند در این قرار داده است» (نهج‌البلاغه صبحی الصالح – جزء دوم – نامه شماره 50 - ص 424 - سطر 1 به‌بعد).

شرح لغات:

احتجز: منع کرد.

نکوص: به عقب برگشتن.

غمره: سختی.

باری در خصوص آنچه که امام‌علی به وضوح در عبارات نامه 50 نهج‌البلاغه بر آن تأکید می‌نماید باید بگوییم که:

اولاً امام‌علی در آغاز این نامه بر این امر تأکید می‌ورزد که «حکومت و قدرت سیاسی باید در دست حاکمین برای پیوند و نزدیکی حاکمین با مردم باشد» و همچنین باید در راستای «مهربانی حاکمین با مردم باشد» و لذا به همین دلیل است که امام‌علی در پاراگراف اول این نامه می‌فرماید:

«لازم است که حاکم و والی مردم هر گاه امتیازی کسب می‌کند و به افتخاری نائل می‌شود آن فضیلت‌ها و موهبت‌ها او را عوض نکند و رفتار او را با مردم تغییر ندهد بلکه برعکس باید این نعمت‌ها و موهبت‌ها او را بیشتر به مردم نزدیک و مهربان‌تر گرداند.»

ادامه دارد