سلسله درس‌هایی از نهج‌البلاغه – قسمت بیست و چهار

«فهم و شناخت تطبیقی نهج‌البلاغه» برای «فهم و شناخت تطبیقی قرآن»

 

شرح چند لغت از متن فوق:

مسترعی: کسی که مسئول کاری قرار داده بشود.

طعمه: در اینجا به معنی محل و وسیله آب و نان است.

رعیه: فایل به‌معنای مفعول است دلالت بر مردم و آنانی می‌کند که تحت حکومت حاکمیت هستند یا به‌عبارت دیگر دلالت بر پائینی‌های قدرت سیاسی می‌کند.

افتات: تفتات با همزه دلالت بر مستبد حاکم سیاسی می‌کند که در عرصه حاکمیت خودش بر مردم استبداد سیاسی می‌ورزد.

مخاطره: انجام آنگونه کارهای پرخطری که باعث هلاکت کننده آن می‌شود.

وثیقه: آنچه که مایه اطمینان و دلگرمی در فاعل کار می‌شود.

باری آنچه که محتوای نامه فوق امام‌علی به اشعث قیس حکمران سرزمین آذربایجان ایران برای ما قابل فهم است اینکه:

اولاً امام‌علی در این نامه اشعث بن قیس را به موضوعی امر می‌نماید که عبارت است:

یکم - عدالت سیاسی یا عدالت حکومتی.

دوم - عدالت اقتصادی در رابطه با عدالت سیاسی یا عدالت حکومتی امام‌علی به صراحت در این نامه به اشعث بن فیس اعلام می‌کند که کارگزاران حکومت نباید هرگز بر مردم استبداد بورزند و اما در خصوص عدالت اقتصادی امام‌علی در نامه بر امانت‌داری از مال الله و اموال بیت‌المال و انتقال آن به بیت‌المال مرکز تکیه و تأکید می‌کند.

قابل‌ذکر است در خطبه 126 نهج‌البلاغه (صبحی الصالح – ص 183 – سطر 8) امام‌علی شیوه تقسیم بالسویه اموال بیت‌المال بین همه مردم تحت حاکمیت به این صورت مطرح می‌نماید: «...لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ... - اگر اموال بیت‌المال مال من می‌بود من آن را به‌صورت بالسویه بین همه مردم تقسیم می‌کردم حال که اموال بیت‌المال مال الله است پس باید قطعاً به‌صورت بالسویه بین همه مردم تحت حاکمیت تقسیم بشود.»

ثانیاً در این نامه با بیان «إِنَّ عَمَلَكَ...لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ» که اشاره به قیاس مضمر می‌باشد، امام‌علی به اشعث بن قیس می‌گوید: «تو حق نداری که مردم را با زور به کاری وادار کنی به‌بیان‌دیگر در این نامه استبداد ورزیدن حاکمین بر مردم یا وادار کردن مردم با زور به اعمال و کارها از طرف امام‌علی به چالش کشیده می‌شود» و شاید به‌خاطر بیان آن در آغاز این فرمان امام‌علی به اشعث بن قیس بتوان نتیجه‌گیری کرد که امام‌علی می‌خواهد این اصل را به ما آموزش بدهد که «انجام هرگونه کاری توسط مردم در جامعه باید صورت انتخابی و آگاهانه و اختیاری و آزادانه داشته‌باشد» به‌بیان‌دیگر «از نگاه امام‌علی هرگونه اجبار و تحمیل بر مردم در انجام کارها توسط کارگزاران حکومت استبداد تعریف می‌شود که باید با آن مبارزه بشود و تنها کارهایی مورد صواب می‌باشد که کارگزاران حکومتی بر پایه آگاهی و انتخاب و اختیار خود مردم انجام بدهند.»

ثالثاً آنچنانکه امام‌علی در کلمات قصار شماره 437 نهج‌البلاغه (صبحی الصالح – ص 553 – سطر 11) در باب جوهر عدالت می‌گوید: «...الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ... - عدالت اصلی است عام که شامل همه مردم و جامعه می‌شود» بنابراین در چارچوب این اصل رکین رویکرد امام‌علی در نهج‌البلاغه است که او در نامه فوق خطاب به اشعث بن قیس می‌نویسد که: «...فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ - اموال خدا که در دست توست برای تقسیم بین همه مردم به مرکز بفرست امیدوارم در این رابطه برای تو فرمانروای بدی نباشم». آنچه که از جوهر این فرمان امام به اشعث بن قیس برای ما قابل فهم است اینکه «امام‌علی در چارچوب همان رویکرد عدالت به‌عنوان سائس عام یا عدالت به‌عنوان اصلی که شامل همه مردم به‌صورت بالسویه می‌شود بوده است که به اشعث بن قیس جهت تقسیم بالسویه اموال بین همه مردم جامعه دستور می‌دهد تا قیس اموال بیت‌المال را از آذربایجان به مرکز خلافت بفرستد.»

دوم – در نامه 51 نهج‌البلاغه امام‌علی خطاب به مأموران مالیات خود می‌نویسد: «مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَصْحَابِ الْخَرَاجِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَنْ لَمْ يَحْذَرْ مَا هُوَ صَائِرٌ إِلَيْهِ لَمْ يُقَدِّمْ لِنَفْسِهِ مَا يُحْرِزُهَا وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَا كُلِّفْتُمْ بِهِ يَسِيرٌ وَ أَنَّ ثَوَابَهُ كَثِيرٌ وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِيمَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ مِنَ الْبَغْيِ وَ الْعُدْوَانِ عِقَابٌ يُخَافُ لَكَانَ فِي ثَوَابِ اجْتِنَابِهِ مَا لَا عُذْرَ فِي تَرْكِ طَلَبِهِ فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ فَإِنَّكُمْ خُزَّانُ الرَّعِيَّةِ وَ وُكَلَاءُ الْأُمَّةِ وَ سُفَرَاءُ الْأَئِمَّةِ وَ لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ وَ لَا تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ وَ لَا تَبِيعُنَّ لِلنَّاسِ فِي الْخَرَاجِ كِسْوَةَ شِتَاءٍ وَ لَا صَيْفٍ وَ لَا دَابَّةً يَعْتَمِلُونَ عَلَيْهَا وَ لَا عَبْداً وَ لَا تَضْرِبُنَّ أَحَداً سَوْطاً لِمَكَانِ دِرْهَمٍ وَ لَا تَمَسُّنَّ مَالَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلٍّ وَ لَا مُعَاهَدٍ إِلَّا أَنْ تَجِدُوا فَرَساً أَوْ سِلَاحاً يُعْدَى بِهِ عَلَى أَهْلِ الْإِسْلَامِ فَإِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَدَعَ ذَلِكَ فِي أَيْدِي أَعْدَاءِ الْإِسْلَامِ فَيَكُونَ شَوْكَةً عَلَيْهِ وَ لَا تَدَّخِرُوا أَنْفُسَكُمْ نَصِيحَةً وَ لَا الْجُنْدَ حُسْنَ سِيرَةٍ وَ لَا الرَّعِيَّةَ مَعُونَةً وَ لَا دِينَ اللَّهِ قُوَّةً وَ أَبْلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ مَا اسْتَوْجَبَ عَلَيْكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ اصْطَنَعَ عِنْدَنَا وَ عِنْدَكُمْ أَنْ نَشْكُرَهُ بِجُهْدِنَا وَ أَنْ نَنْصُرَهُ بِمَا بَلَغَتْ قُوَّتُنَا وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ - این نامه از بنده‌خدا امیرالمؤمنین علی به مأموران مالیات است: اما بعد هرکس از عکس‌العمل و حساب کارش نترسد برای خود چیزی پیش نفرستاده است که باعث نگهداری او از عذاب گردد. بدانید آنچه که شما مأمور به انجام آن هستید اندک و آسان است اما پاداش آن فراوان است در مواردی مثل ظلم و عداوت که خداوند نهی کرده است هر آینه پاداش خودداری از آن به قدری بزرگ است که برای نرفتن در پی آن نمی‌شود از آن همه پاداش چشم پوشید. پس با مردم به انصاف رفتار کنید و در برابر خواسته‌هایشان با حوصله برخورد کنید و به بر آوردن نیازهای آنان تحمل نمایید زیرا شما خزانه‌دار ان مردمید و سفیران ما. هیچ‌کس را در برابر احتیاجی که دارد به خشم وادار نکنید و از آنچه که طلب می‌کند باز ندارید، هنگام گرفتن مالیات از مردم لباس‌های زمستانی و تابستانی و وسیله کار آنها و چارپایان که دارند به فروش نرسانید و هرگز به‌خاطر پول مالیات مردم را تازیانه نزنید، به مال هیچ‌کس دست نزنید چه مسلمان نمازگزار باشد و چه آن‌هایی باشند که با مسلمانان پیمان هم زیستی بسته باشند. مگر اسبی یا سلاحی را پیدا کند که به‌وسیله آنها به مردم تجاوز می‌کنند از نقد خویشتن و خیرخواهی برای سپاهیان و کمک به مردم و تقویت دین خدا هرگز مضایقه نکنید؛ و در راه خدا آنچه لازم است انجام بدهید و کوتاهی نکنید، زیرا خداوند سبحان از ما و شما در برابر احسان و نیکی خواسته است تا او را سپاس‌گزار باشیم و تا سرحد توان او را یاری کنیم زیرا هیچ قوه و نیرویی جز یاری خداوند بزرگ وجود ندارد» (نهج‌البلاغه صبحی الصالح – جزء دوم – نامه 51 - ص 425 – سطر 1 به‌بعد).

شرح لغات:

سفیر: فرستاده.

حشمته احشمته: اذیت کردی و خجالت دادی او را.

شوکه: نیرومندی.

ابلیته معروفا: از خیر و نیکی به او کوتاهی نکردم.

باری آنچه که ما از عبارات فوق نامه امام‌علی به مأموران مالیات خود می‌فهمیم اینکه:

اولاً امام‌علی در این نامه (با بیان: «...فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ فَإِنَّكُمْ خُزَّانُ الرَّعِيَّةِ وَ وُكَلَاءُ الْأُمَّةِ وَ سُفَرَاءُ الْأَئِمَّةِ... - به عدل و انصاف رفتار کنید در مقابل خواسته‌های مردم با صبر و حوصله برخورد کنید، زیرا شما خزانه‌داران همین مردم هستید») می‌خواهد برای مأموران مالیاتی خودش بگوید که «هدف شما نباید فقط در گرفتن مالیات از مردم به هر روش و شکلی باشد بلکه برعکس عدالت مالیاتی حکم می‌کند که شما با مردم در زمان گرفتن مالیات به انصاف و مالیات برخورد نمایید و خواسته‌های مردم از شما باید برایتان مهم باشد و با حوصله و صبر در برابر خواسته‌های آنها برخورد نمایید.»

ثانیاً در این نامه امام‌علی تأکید می‌کند که «برای گرفتن مالیات از مردم نباید وسیله کار و زندگی آنها را به نام مالیات مصادره نمایید.»

ادامه دارد