آرمان مستضعفین چهل ساله شد – قسمت سوم

سرّ ماندگاری آرمان مستضعفین در چهل سال گذشته!

چهلمین سال تکوین حرکت آرمان مستضعفین، همراه با هفتمین سال تکوین حرکت نشر مستضعفین گرامی می‌داریم.

 

6 - آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) در 40 سال گذشته، «معتقد به رهبری و هژمونی جنبش کارگران یا جنبش مزدبگیران یا جنبش مستضعفین در این مبارزه درازمدت بوده است» لذا در همین رابطه بوده است که از یکطرف به علت فراگیری و رشد سرطانی طبقه متوسط شهری و از طرف دیگر به علت شرایط خاص ساختار اقتصادی سرمایه‌داری وابسته در کشور ما که با سلطه سرمایه‌های نفتی و تجاری باعث ضعف سرمایه‌های مولد شده‌اند، بیش از 82% از کارگاه‌های تولیدی ایران جمعیتی کمتر از 100 نفر از نیروی کار داشته باشند و به همین دلیل اگر بخواهیم نیروی کار در ایران را صرفا به کارگران مولد و تولید کننده ارزش اضافی محدود کنیم، این امر باعث می‌گردد تا کارگران ایران در برابر طبقه متوسط شهری در موضع سکتاریست قرار گیرند، علیهذا، در این رابطه بوده که آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) در 40 سال گذشته جهت نجات کارگران از سکتاریست، «کلیه نیروهائی که در جامعه ایران جهت امرار معاش خود مجبور به فروش نیروی کار خود می‌باشند، کارگر بنامد

7 - آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) در 40 سال گذشته، «از آنجائیکه از همان آغاز معتقد بوده است که جامعه ایران یک جامعه دینی می‌باشد، در نتیجه طبیعی است که هر گونه اصلاح و تغییر در مسیر برقراری عدالت اجتماعی در جامعه ایران، بر پایه سه مؤلفه آزادی و آگاهی و برابری، می‌بایست از کانال دین بگذرد»؛ لذا در طول 40 سال گذشته، «باور ما پیوسته بر این اصل قرار داشته است که هر گونه حرکتی در جامعه ایران در مسیر عدالت اجتماعی، در سه شاخه ضد استبدادی یا آزادی و ضد استثماری یا برابری و ضد استحماری یا آگاهی که بخواهد خارج از دین تلاش کنند، تلاش او به بن بست می‌رسد»، آنچنانکه تاریخ صد ساله گذشته جنبش‌های غیر دینی در جامعه ما به وضوح حقانیت این داوری به نمایش می‌گذارد.

بنابراین رابطه بوده است که آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) در 40 سال گذشته در راستای تغییر باورهای مردم ایران جهت برقراری عدالت اجتماعی در جامعه ایران، پیوسته تلاش کرده است تا این مهم توسط دین به انجام برساند. اما از آنجائیکه دین در جامعه ایران از گذشته در خدمت اسلام فقاهتی و اسلام حکومتی و اسلام دگماتیسم بوده است، لذا در این رابطه آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) راهی جز این نداشته است که در راستای برقراری عدالت اجتماعی در جامعه ایران، قبل از هر چیز به بازسازی اسلام تطبیقی جهت نجات اسلام قرآن از حصار ارتجاعی و دگماتیسم اسلام فقاهتی بپردازید و پر پیداست که این مهم قبل از ما توسط پیشقراولان اسلام تطبیقی یعنی شاه ولی الله دهلوی و اقبال لاهوری و شریعتی مطرح شده بود.

اما و هزار اما، «به علت ناتمام ماندن پروژه این پیشقراولان، آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) در طول 40 سال گذشته موضوع بازسازی اسلام تطبیقی را به عنوان اولویت اول حرکت خود در نظر داشته است و در این رابطه (پیوسته آنچنانکه به نقل از اقبال، شاه ولی الله دهلوی اعتقاد داشته است) جهت نجات اسلام قرآن از اسلام فقاهتی و اسلام صوفیانه و اسلام فیلسوفانه یونانی‌زده و اسلام متکلمانه اشعری‌گری و معتزله، می‌بایست کلیت اسلام توسط اجتهاد در اصول و فروع مورد بازسازی مجدد قرار گیرد.» در نتیجه در 40 سال گذشته در راستای بازسازی اسلام تطبیقی قرآن در کنار برنامه عملی و اجتماعی و سیاسی به صورت نظری این بازسازی همه جانبه اسلام در دستور کار آرمان مستضعفین و نشر مستضعفین قرار داشته است؛ و توسط انتشار صدها کتاب و جزوه و مقاله و گفتگو و غیره تلاش شده تا به انجام این مهم پرداخته شود. البته در امر بازسازی اسلام تطبیقی قرآن، آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) پیوسته تلاش کرده است تا «در چارچوب اندیشه اقبال و شریعتی به انجام بازسازی اسلام تطبیقی قرآن بپردازد

قابل ذکر است که آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) در 40 سال گذشته از همان آغاز در راستای بازسازی اسلام تطبیقی بر پایه اندیشه‌های اقبال و شریعتی معتقد بوده است که مبانی فلسفی و کلامی اسلام بازسازی شده تطبیقی باید از اندیشه اقبال اقتباس شود، ولی فلسفه تاریخ و مبانی اقتصادی و مبانی اجتماعی و مبانی اخلاقی اسلام بازسازی شده تطبیقی باید از اندیشه شریعتی الهام گرفته شود. به همین دلیل در 40 سال گذشته، علاوه بر اینکه آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین، اقبال و شریعتی را به عنوان پیشقراولان اسلام تطبیقی می‌شناخته است، این دو نظریه‌پرداز اسلام تطبیقی را مکمل همدیگر می‌دانسته، بطوریکه از نظر آرمان و نشر، هر کدام از آن‌ها کامل کننده دیگری می‌باشند و بدین ترتیب از همان آغاز اعتقاد داشته است که، «بی اقبال شریعتی را نمی‌توان شناخت و بی شریعتی پروژه بازسازی اسلام تطبیقی اقبال ناقص و ابتر می‌باشد

البته آنچنانکه فوقا هم مطرح کردیم آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین نظریات اقبال را تنها در عرصه مبانی فلسفی و مبانی کلامی اسلام تطبیقی مورد تاسی قرار می‌دهد، لذا همین جایگاه کلامی و فلسفی اندیشه اقبال باعث می‌گردد که اندیشه اقبال از نظر آرمان مستضعفین، جنبه دروازه اسلام تطبیقی داشته باشد، در نتیجه همین امر باعث می‌گردد تا ما برای تبیین و تدوین اسلام تطبیقی از اندیشه فلسفی و کلامی اقبال آغاز کنیم و شاید بهتر این باشد که بگوئیم از همان آغاز الی زماننا هذا، آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین، شریعتی را از نگاه اقبال می‌شناخته است، و مبانی انسان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه و فلسفه تاریخ و مبانی اقتصاد و مبانی اخلاق اسلام تطبیقی شریعتی را بر شالوده کلامی و فلسفی اقبال مورد بازشناسی قرار می‌داده است.

باز در همین چارچوب بود که آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین، از همان آغاز در راستای استمرار حرکت اقبال و شریعتی مانند اقبال و شریعتی در چارچوب پروژه بازسازی اسلام تطبیقی، «معتقد به اجتهاد در اصول و فروع اعتقادی و اخلاقی و فقهی و کلامی و اقتصادی و اجتماعی و تاریخی بود ه است» و از آنجائیکه آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین اسلام تطبیقی را مطابق تعریف اقبال، «پیوند بین تغییر و ابدیت و یا درون و برون دین تعریف می‌کرده است»، لذا در این رابطه «در چارچوب اندیشه شریعتی به سوسیالیسم در عرصه توزیع قدرت در سه شکل سوسیالیسم سیاسی یا دموکراسی سیاسی سوسیالیستی (نه سوسیال دموکراسی) و سوسیالیسم معرفتی یا پلورالیسم سوسیالیستی معرفتی و سوسیالیسم اقتصادی جنبشی، معتقد می‌باشد

بنابراین به این دلیل است که آرمان مستضعفین در 40 سال گذشته علاوه بر اینکه مسیر برقراری عدالت اجتماعی در دو رابطه نظری و عملی در جامعه ایران دنبال می‌کرده است و در عرصه مسیر نظری، برقراری عدالت اجتماعی در جامعه ایران با توجه به دینی بودن جامعه ایران «معتقد به پروژه مستمر بازسازی اسلام تطبیقی قرآن با تکیه بر پیوند بین ابدیت و تغییر توسط اجتهاد در اصول و فروع کلیت اسلام اعم از مبانی کلامی و مبانی اقتصادی و مبانی سیاسی و مبانی اخلاقی و مبانی اجتماعی و فلسفه تاریخ می‌باشد

در رابطه با مسیر عملی برقراری عدالت اجتماعی در جامعه ایران، آرمان مستضعفین (و در ادامه آن نشر مستضعفین) معتقد به مبارزه عملی و دو مؤلفه سلبی و اثباتی می‌باشد که خصوص مبارزه عملی سلبی، معتقد به مبارزه سه مؤلفه‌ای ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری در یک رابطه دیالکتیکی است، آنچنانکه در عرصه مبارزه عملی اثباتی، معتقد به سوسیالیسم در سه شاخه:

الف - سوسیالیسم سیاسی که همان دموکراسی سوسیالیستی (نه سوسیال دموکراسی) می‌باشد.

ب - سوسیالیسم معرفتی که همان پلورالیسم معرفتی می‌باشد.

ج - سوسیالیسم اقتصادی در راستای توزیع قدرت در سه شاخه قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت معرفتی است.

8 - آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین در 40 سال گذشته، در راستای تعیین پایگاه و تکیه‌گاه حرکت خود از همان آغاز الی زماننا هذا، به علت اینکه «در جامعه ایران طبقه کارگر در مفهوم کلاسیک آن که در چارچوب کار مولد یا تولید کننده صنعتی تعریف می‌شود، در اقلیت کمی نسبت به طبقه متوسط شهری قرار دارند و به همین دلیل طبقه کارگر ایران را بر پایه رابطه کار دستمزدی به جای کار مولد صنعتی تعریف می‌کند؛ لذا در این رابطه معتقد به جنبش مزدبگیران به عنوان طبقه زحمتکشان ایران در این شرایط تاریخی می‌باشد.» مطابق این تعریف، «مستضعفین و زحمتکشان جامعه ایران شامل کلیه نیروهای شاغلی که در استخدام سرمایه صنعتی و سرمایه تجاری و سرمایه بازرگانی و سرمایه خدماتی و اداری می‌باشند، می‌شوند»؛ لذا «تعریف مستضعف یا کارگر در این چارچوب در جامعه امروز ایران مشمول تمام افرادی می‌شوند که به علت اینکه فاقد وسایل تولید و ابزار کار هستند، جز فروش نیروی کار خود در عرصه تولید و خدمات و تجارت و ادارات دولتی وسیله دیگری برای امرار معاش ندارند

 در این تعریف آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین از مستضعفین یا زحمتکشان یا طبقه کارگر در جامعه امروز ایران، «مستضعف و طبقه کارگر یا جنبش مزدبگیران بر پایه کار مزدی تعریف می‌شود نه کار یدی صرف چراکه تعریف مستضعف یا طبقه کارگر ایران در چارچوب کار یدی باعث سکتاریست این طبقه می‌گردد.» بنابراین در جامعه امروز ایران اگر بخواهیم کارگر یا مستضعف را تنها در چارچوب کار یدی در صنایع بزرگ تعریف بکنیم، تنها 8% از کل کارگران تولیدی ایران شامل می‌شوند، چراکه بیش از 92% از کارگران تولیدی و صنعتی در کارخانه‌های زیر 100 نفر کار می‌کنند.

بنابراین از نگاه آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین در 40 سال گذشته، «مستضعف یا طبقه کارگر و زحمتکشان ایران عبارتند از تمامی نیروهائی که در عرصه سرمایه صنعتی و سرمایه بازرگانی و سرمایه خدماتی با فروش نیروی کار خود در برابر مزد، امرار معیشت می‌کنند

علی ایحال، از دیدگاه آرمان مستضعفین و در ادامه آن نشر مستضعفین «برای تعریف مستضعف و تعیین مصداق مستضعف در جامعه امروز ایران نباید از شاخه اقتصادی به تعریف طبقه کارگر یا تعیین مصداق مستضعف به عنوان تکیه طبقاتی بپردازیم، بلکه بالعکس باید از وجود رابطه سرمایه‌داری در اشکال مختلف صنعتی و خدماتی و تجاری و اداری و غیره به مستضعف یا طبقه کارگر برسیم؛ لذا در این رابطه است که در عرصه مبارزه ضد استثماری، باید بر مبارزه ضد ستم اقتصادی بر جنبش کارگران مزدبگیر تکیه بشود

«بنابراین در تعریف مستضعف در جامعه امروز ایران معیار تعیین مستضعف، فروش نیروی کار می‌باشد؛ و در همین رابطه مستضعف در جامعه امروز ایران عبارتند از تمامی نیروهائی که گرفتار ستم اقتصادی توسط نظام سرمایه‌داری شده باشند. پر واضح است که آنانی که در مناسبات سرمایه‌داری گرفتار استثمار اقتصادی می‌شوند در سرلوحه ستم دیدگان اقتصادی در نظام سرمایه‌داری حاکم بر جامعه ایران قرار دارند. مطابق این تعریف مصداق مستضعفین در جامعه امروز ایران نه تنها کارگران خدماتی و تجاری می‌توانند جز طبقه کارگر ایران به حساب بیایند، حتی کارمندان دون پایه نظام اداری امروز ایران امثال معلمان و پرستاران و غیره، جز جنبش مزدبگیران ایران و مستضعفین می‌باشند

والسلام