تیتر اول

حمله موشکی رژیم آپارتاید اسرائیل به کنسولگری رژیم در سوریه و پاسخ رژیم مطلقه فقاهتی در حمله پهپادی و موشکی به خاک اسرائیل

 

لحظاتی بعد از ساعت یک بامداد روز یکشنبه مورخ 26/01/1403، حمله گسترده پهپادی و موشکی سپاه پاسداران تحت عنوان انتقام حمله رژیم آپارتاید اسرائیل به کنسولگری رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در سوریه، در بعد از ظهر 13 فروردین 1403 و در اجرای بند 51 منشور سازمان ملل متحد توسط 320 پهپاد و موشک از سه جبهه (محور مقاومت) ایران و حزب الله جنوب لبنان و حوثی‌های یمن انجام گرفت، که در لحظات آغازین حمله، پایگاه ای بی سی از قول مقامات آمریکا تعداد پهپادها و موشک‌های پرتابی سپاه پاسداران به خاک اسرائیل، بین 400 تا 500 عدد اعلام‌کرد و همان زمان خبرگزاری الجزیره تعداد پهپادهای انتحاری حزب الله از جنوب لبنان پرتابی به اسرائیل ده‌ها عدد اعلام‌کرد، و همچنین شرکت امبری (Ambrey) یا امنیت دریایی انگلیس اعلام‌کرد تعدادی پرتاب پهپاد و موشک هم از خاک یمن حوثی‌ها به‌طرف اسرائیل انجام گرفت. البته خبرگزاری خود رژیم مطلقه فقاهتی حاکم هم همزمان اعلام‌کرد که نیروهای محور مقاومت در عراق هم در این زمان حمله گسترده پهپادی و موشکی به پایگاه آمریکا در سوریه و بلندی‌های اشغال شده جولان سوریه داشته‌اند.

البته آنچه در این رابطه قابل توجه بود، اینکه در این حمله انتقامی رژیم مطلقه فقاهتی به‌دنبال آن بود که حمله خود را به‌صورت جبهه‌ی محور مقاومت تحت هژمونی خودش نمایش بدهد هرچند که تمامی پهپادها و موشک‌های نیروهای محور مقاومت در این حمله از حزب الله تا حوثی‌های یمن و نیروهای دست‌پرورده خودش در عراق توسط خود رژیم مطلقه فقاهتی تأمین شده بود. شاید رژیم مطلقه فقاهتی حاکم به‌دنبال آن بوده است که به رژیم آپارتاید اسرائیل بفهماند که حمله رژیم مطلقه فقاهتی به خاک اسرائیل در هر زمانی که انجام گیرد، این رژیم تنها نیست و حامیان دست‌ساز این رژیم از حماسی‌های غزه تا حزب الله جنوب لبنان، سوریه، عراق و حوثی‌های یمن این رژیم را یاری می‌کنند.

باری، آنچه از حمله فروردین 1403 رژیم آپارتاید اسرائیل به کنسولگری رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در سوریه و پاسخ گسترده رژیم مطلقه فقاهتی حاکم به خاک اسرائیل نشان‌می‌دهد اینکه:

اولاً در این شرایط «طرف اسرائیل در جنگ غزه، کاملاً به بن بست رسیده است، و ماشین نظامی رژیم آپارتاید اسرائیل در غزه کاملاً به گل نشسته است و رژیم آپارتاید اسرائیل پس از بیش از 6 ماه (از 15 مهرماه 1402 الی الان) و قتل و عام بیش از 34 هزار نفر فلسطینی نتوانسته است به هدف‌های تعیین شده خود برسد». آن چنانکه رژیم آپارتاید اسرائیل در همین زمان «از سوی افکار عمومی در جهان و حتی پاره‌ای از دولت‌های متحد اسرائیل و پاره‌ای از محافل دولتی در آمریکا تحت فشار جهانی قرار گرفته است به‌طوری‌که برای نخستین‌بار از آغاز تجاوز رژیم نژادپرست اسرائیل به غزه، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه‌ای در مورد آتش فوری در غزه تصویب کرد، و چند روز بعد هم دیوان بین‌المللی لاهه، اسرائیل را موظف ساخت تا فوراً اجازه ارسال کمک‌های بشر دوستانه بیشتری به نوار غزه بدهد و گذرگاه‌های مرزی دیگری برای انتقال مواد غذایی و کمک‌های پزشکی، شامل غذا، آب، برق، سوخت، سر پناه، لباس به‌علاوه محصولات بهداشتی و تدارکات پزشکی گشوده شوند. همچنین دولت فرانسه نیز پیش نویس قطعنامه‌ای به سازمان ملل ارائه داد که در آن کشور فلسطین به رسمیت شناخته شده‌است، این پیش نویس نیز چنان برای رژیم آپارتاید اسرائیل هراسناک بود که «نماینده این کشور در سازمان ملل آن را وحشتناک خواند» علی ایحال، «مهم‌ترین رویداد مربوط به جنگ غزه همان قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است که لااقل در ظاهر یک اجماع بین‌المللی برای توقف جنگ غزه به وجود آمد.»

ثانیاً اگرچه در طول شش ماه جنگ غزه، «دولت آمریکا از تصویب قطعنامه‌ای که به آتش بس در غزه بینجامد با و توی سه قطعنامه مانع تصویب آنها شده بود تا رژیم آپارتاید اسرائیل بتواند اهداف نظامی و سیاسی خود را در غزه عملی سازد، اما سرانجام در این قطعنامه اخیر دولت آمریکا از وتوی قطعنامه جدید خودداری کرد، تا از یک‌طرف با گستردگی مخالفت افکار عمومی در جهان و کشور آمریکا روبه‌رو نشود، قابل‌ذکر است که در نظرسنجی‌های درونی خود آمریکا، اکثریت بزرگی از مردم آمریکا مخالف ادامه اقدامات نظامی و حمایت دولت آمریکا از نتانیاهو و جنگ غزه هستند. مع‌الوصف، همین مخالفت مردم آمریکا باعث گردیده است که در شرایطی که انتخابات ریاست جمهوری این کشور نزدیک است، جو بایدن در رقابت سخت با ترامپ نمی‌خواهد خود را گرفتار باتلاق غزه و اسرائیل بکند.»

گفتنی است که تازه‌ترین «نظر سنجی گالوپ که سه هفته پیش منتشر شد، حاکی است که 55 درصد آمریکایی‌ها با ادامه اقدامات نظامی رژیم اسرائیل در غزه مخالف‌اند و تنها 36 درصد از مردم آمریکا از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه حمایت می‌کنند». علی ایحال، «آنچه بر آتش جدایی دولت جو بایدن از دولت نتانیاهو در جنگ غزه کمک کرد اختلاف جو بایدن با نتانیاهو بر سر حمله نظامی نتانیاهو به رفح است که بایدن آن را خط قرمز دولت آمریکا در کمک به نتانیاهو در جنگ غزه اعلام‌کرد، اما پاسخ نتانیاهو به جو بایدن این بود که علی رغم مخالفت دولت آمریکا، او حمله به رفح را به مرحله اجرا در خواهد آورد». مع‌هذا، به این دلایل بود که «دولت جو بایدن برای اینکه دولت نتانیاهو را سر جای خود بنشاند، از و توی آن قطعنامه خودداری کرد و رأی ممتنع داد». لهذا بدین ترتیب بود که «در اجلاس 6 فروردین 1403، برابر با 25 مارس 2024، شورای امنیت برای نخستین‌بار پیش نویس قطعنامه‌ای را که 10 عضو غیر دائم شورای امنیت آن را تنظیم کرده‌بودند با 14 رأی مثبت و یک رأی ممتنع آمریکا تصویب گردید.»

ثالثاً آنچه از همه مهمتر است اینکه «در چنین شرایطی قبول آتش بس در غزه توسط نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل و کابینه‌اش به‌معنای پذیرش شکست خواهد بود که این کار خواست بخشی قابل توجهی از مردم اسرائیل نیز می‌باشد تا شرایط برای برکناری کابینه و تجدید انتخابات عمومی فراهم بشود و همچنین آنها بتوانند نتانیاهو پس از خلع از قدرت به‌خاطر اختلاس و محکومیت‌اش راهی زندان بکنند» پر پیداست که در چنین شرایطی «دولت بنیامین نتانیاهو تلاش می‌کند تا توسط ماجراجویی و به‌خصوص کشیدن پای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در جنگ و بالا گرفتن جنگ در خاورمیانه بتواند در هیاهوی گسترش جنگ در خاورمیانه دولت آمریکا را هم در مقابل عمل انجام شده قرار بدهد و شرایط برای عقب نشینی از خروج از غزه را فراهم نماید». طبیعی است که «در چنین شرایطی استراتژی جدید نتانیاهو بر پایه تحریکات بر علیه رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بیشتر می‌کند که حمله به کنسولگری رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در سوریه و کشتن 7 فرمانده نظامی سپاه خود یکی از تاکتیک‌های نظامی نتانیاهو در این رابطه بوده است.»

پاسخ رژیم مطلقه فقاهتی در حمله پهپادی و موشکی مستقیم به خاک اسرائیل «گرچه 72 ساعت قبل از حمله، رژیم مطلقه فقاهتی حاکم به کشورهای عربی درگیر منطقه و از طریق آنها به آمریکا، زمان حمله را اعلام کرده بود و به آمریکا قول داده‌بود که به پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه حمله نمی‌کند» ولی علی‌هذا، «حمله رژیم به خاک اسرائیل تا اندازه زیادی توانست دولت نتانیاهو را به انزوای سیاسی بکشاند و شرایط برای اعمال بین‌المللی فشار بر رژیم اسرائیل و کاسته شدن از دامنه وحشی‌گری نظامیان صهیونیسم و حداقل برداشته شدن برخی موانع از سر کمک‌های بشر دوستانه در غزه و جلوگیری از حمله اسرائیل به رفح آن چنانکه کابینه جو بایدن می‌خواهد، فراهم سازد» و شاید بتوان تحلیل کرد که «برعکس آنچه کابینه نتانیاهو پیش‌بینی می‌کردند پاسخ عکس‌العملی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم هرگز نتوانست به سود دولت نتانیاهو و تسلیم کردن دولت جو بایدن تمام بشود.»

در این رابطه قابل‌ذکر است که «قبل از حمله رژیم مطلقه فقاهتی حاکم و بعد از تهدید به انتقام خامنه‌ای در نماز روز عید فطر، دولت نتانیاهو از ترس از حمله رژیم مطلقه فقاهتی گرفتار برخورد عکس‌العملی شد و وزیر امور خارجه اسرائیل در واکنش به سخنان خامنه‌ای در نماز عید فطر در حساب رسانه اجتماعی ایکس خود به زبان فارسی نوشت، در صورت حمله ایران به اسرائیل از خاک خود اسرائیل واکنش نشان خواهد داد و در ایران دست به حمله خواهد زد». طبیعی است که واکنش یک وزیر به سخنان خامنه‌ای در نماز عید فطر در عرف دول متروپل سرمایه‌داری غرب تحقیر آشکاری به‌حساب می‌آید.

رابعاً «یک هدف اساسی حضور ناوگان آمریکا و سیاست دولت جو بایدن در رابطه با خطر انتقام رژیم مطلقه فقاهتی به‌دنبال حمله روز سیزدهم فروردین ارتش اسرائیل به ساختمان کنسولگری رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در دمشق، ممانعت از گسترش جنگ از غزه به منطقه خاورمیانه بود». مع‌الوصف، در همین رابطه است که «دولت جو بایدن به‌علت عدم پشتیبانی از اسرائیل پس از حمله رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، توانست مانع حمله عکس‌العملی اسرائیل به خاک ایران بشود. آماده باش کامل ارتش اسرائیل و بسیج نیروهای ذخیره، تخلیه سفارتخانه‌ها و مراکز مورد تهدید همه و همه نشان می‌داد که پس از حمله رژیم مطلقه فقاهتی به خاک اسرائیل، دولت نتانیاهو جهت حل مشکلات شش ماه جنگ غزه بود و برعکس دولت جو بایدن، نتانیاهو به‌دنبال گسترش جنگ از غزه به منطقه و به‌دنبال جذب دولت جو بایدن در جنگ بر علیه رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بود، اما برعکس رویکرد جنگ‌طلبانه دولت نتانیاهو، رویکرد رژیم مطلقه فقاهتی در این شرایط، به‌دنبال این بود که کشور ایران را وارد جنگ جدید با آمریکا و اسرائیل یا ناتو نکند.»

یادآوری می‌کنیم که آخرین پیام عبدالهیان وزیر خارجه دولت پادگانی ابراهیم رئیسی قبل از حمله انتقامی به اسرائیل، «عدم حمله به پایگاه‌های نظامی آمریکا بود» و این کاملاً برعکس انتقام ترور قاسم سلیمانی است که به بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه، به نام عین‌الاسد در عراق حمله کردند. «فراموش نکنیم که دولت رئیسی از طریق عبدالهیان 72 ساعت قبل از حمله به اسرائیل، خبر حمله به اسرائیل را به آمریکا و کشورهای منطقه اعلام‌کرد و همین ترفند باعث گردید که رژیم از حمایت جنگی آمریکا به اسرائیل پس از حمله رژیم مطلقه فقاهتی جلوگیری نماید» بدون‌تردید اگر این حمله در زمان ترامپ به اسرائیل صورت می‌گرفت، در هر صورت همان ترامپ که با آن همه عربده‌کشی بعد از ترور قاسم سلیمانی پس از حمله رژیم به بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه خاموش ماند، در چنین شرایطی از اسرائیل حمایت همه جانبه نظامی می‌کرد.

علی ایحال، یکی از طرف‌های پیروز در این حمله، آمریکا و جو بایدن بود که در این شرایط حساس که 55 درصد مردم آمریکا مخالف دولت نتانیاهو هستند، و نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و مبارزه با رقیب قوی مانند ترامپ است، او خود را درگیر جنگ در خاورمیانه نکرد و قطعاً با عقب نشینی جو بایدن از حمایت دولت نتانیاهو بود که اسرائیل پس از حمله رژیم مطلقه فقاهتی حاکم دست از حمله عکس‌العملی به خاک ایران کشید. شاید بهتر باشد که این‌چنین نتیجه‌گیری کنیم که در رابطه با این پروژه جنگی نتانیاهو که از 13 فروردین با حمله به کنسولگری رژیم مطلقه فقاهتی حاکم شروع شد، در آخر تمامی ترفندهای دولت نتانیاهو به شکست گرفتار شد. در عوض همه این‌ها برعکس به سود مردم فلسطین در جنگ غزه تمام شد. حال باید منتظر آن باشیم که بینیم «آیا دولت نتانیاهو در این شرایط به رفح و گسترش جنگ در منطقه دست می‌زند؟ پاسخ ما به این سؤال منفی است.»

پایان