مانیفست شریعتی - بخش 9

 

مبانی تئوری سوسیالیسم علمی شریعتی‌:

شریعتی و سوسیالیسم علمی

4- کشف مستضعفین به عنوان تکیه طبقاتی سوسیالیسم تطبیقی و علمی شریعتی: پس از کشف توحید به عنوان پشتوانه فلسفی و اعتقادی سوسیالیسم علمی شریعتی، بزرگ‌ترین کشف دیگری که دستگاه سوسیالیسم تطبیقی شریعتی را کامل کرد (که البته این کشف بزرگ شریعتی هم باز در سال 1348 صورت گرفت که نشان دهنده این حقیقت است که شریعتی در همین ایام که از طریق توحید اجتماعی توانسته است سوسیالیسم خود را از مرتبه سوسیالیسم طبقاتی و سوسیالیسم ساختاری به سمت سوسیالیسم علمی هدایت کند ، به این حقیقت بزرگ علمی واقف گشته که تا زمانی که سوسیالیسم او دارای تکیه عینی طبقاتی در جامعه نباشد، یک سوسیالیسم تخیلی و اخلاقی بیشتر نخواهد بود. زیرا تمایز سوسیالیسم علمی با سوسیالیسم تخیلی در دو امر خلاصه می‌شود.

اول در شرایط تاریخی است. دوم در تکیه طبقاتی است یعنی تا زمانی که شرایط عینی سوسیالیسم که همان مناسبات سرمایه داری می‌باشد به وجود نیاید و تا زمانی که تکیه طبقاتی سوسیالیسم که همان نیروی برپا کننده سوسیالیسم می‌باشد مشخص نباشد، صحبت از سوسیالیسم کردن امر اخلاقی و تخیلی می‌باشد) کشف ترم مستضعفین توسط شریعتی بود. البته این موضوع نیاز به شرح و تفصیل زیادی ندارد که ‌ترم مستضعفین یک‌ ترم قرانی می‌باشد که آنچنانکه در آیه 5 - سوره القصص آمده است: وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ - و اراده ما خداوند بر حاکمیت سیاسی و حاکمیت اقتصادی مستضعفین بر کل زمین قراردارد ولی با اینکه به صراحت قرآن از این ترم به عنوان طبقه محرومی نام می‌برد که به عنوان پشتوانه طبقاتی نهضت توحید در زمین می‌باشند که در نهایت به حاکمیت سیاسی و اقتصادی این طبقه محروم در زمین می انجامد، با عین حال یکی از ترم‌های قرانی که بعد از توحید در طول چهارده قرن گذشته گرفتار تحریف مضمونی گشته است همین ترم مستضعفین می‌باشد. که آنچه دستگاه‌های تحریف کننده غاصب از این اصطلاح استراتژیک قرآن ساخته بودند دلالت بر گروهی می‌کرد که آنچنانکه ارسطو می‌گفت (نظام خلقت بر این قرار گرفته که گروهی برده باشند و گروهی برده دار چرا که برده از آغاز در نظام خلقت برای برده گی خلق شده. آنچنانکه برده دار برای سروری و هرگز جایگاه این‌ها قابل تغییر نمی‌باشد) در دستگاه تقدیر خلقت مستضعفین را به عنوان گروهی تلقی می‌کردند که به علت تقسیم کار در نظام خلقت از همان آغاز خلقت بدست خالق به صورت مستضعف آفریده شده و تا نهایت هم به این صورت باقی خواهد ماند و هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد و تنها وظیفه ما ترحم به این طبقه می‌باشد. البته این جایگاه مستضعفین در دستگاه حکومت مطلقه فقاهتی که از سال 57 چهره سیاسی به خود گرفتف صورت عریان‌تری به خود گرفت و طرح نهادهای قدرت اقتصادی و... خود تحت این عنوان معتقد بودن که این طبقه را باید در بودن تاریخی خودشان نهادینه گردند و آنرا به صورت یک نهاد محروم شده در دستگاه خلقت معرفی کرد که وظیفه ما فقط ترحم بر آن‌ها جهت ماندن آن‌ها در بودن شان می‌باشد. بهر حال این سرنوشت مستضعفین در طول چهارده قرن در جامعه و فرهنگ و تفسیر و سنت و مذهب و فقه حوزه‌ها بود. تا اینکه در سال 1348 برای اولین بار در جلسه پرسش و پاسخ دانشکده نفت آبادان پرده‌های تاریخی تحریف چهارده قرن را از روی این ترم استراتژیک برداشته شد و برای اولین بار در آن جلسه، شریعتی مستضعفین را به عنوان تکیه طبقاتی سوسیالیسم علمی خود انتخاب کرد. اینجا بود که دستگاه سوسیالیسم علمی شریعتی که بر سه پایه امت و توحید و مستضعفین استوار شده بود کامل گردید و سوسیالیسم شریعتی از مرتبه طبقاتی و اخلاقی و ساختاری وارد مرحله سوسیالیسم علمی گردید و از این مرحله بود که مستضعفین از دایره طبقه محروم ارسطوئی که در نظام خلقت دست تقدیر تا ابدالدهر او را گرفتار این سرنوشت ساخته است خارج کرد و او را به صورت یک طبقه دینامیک در آورد که رسالت رهبری اقتصادی و سیاسی کل بشریت در آینده زمین به عهده دارد. شاید در این رابطه بگوئیم که این کشف شریعتی همان کلام صریح قرآن در آیه 5 سوره القصص می‌باشد و شریعتی چیزی جز طرح ترجمه آن آیه مطرح نکرده است ولی البته این قضاوت برای زمانی است که معما چه حل گشت آسان شود برای اینکه به عظمت کار شریعتی در این کشف تاریخی پی ببریم تنها کافی است که جایگاه ترم مستضعفین در دستگاه سوسیالیسم علمی شریعتی با جایگاه ترم مستضعفین در دستگاه سوبژکتیو رژیم مطلقه فقاهتی حاکم قیاس کنیم، تا دریابیم که در این نظام مطلقه فقاهتی مستضعفین به مراتب جایگاهی محروم‌تر از دستگاه فلسفی و سوبژکتیو ارسطو نسبت به برده دارند بهر حال آنچه شریعتی در آن جلسه پرسش و پاسخ در باب مستضعفین مطرح کرد عبارت می‌باشد از:

 

  1. مستضعفین دلالت بر طبقه محروم در هر نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی می‌کند که مسئولیت روشنفکر در هر نظام و مناسباتی شناخت این طبقه محروم می‌باشد.
  2. مستضعفین با اینکه دلالت بر طبقه محروم جامعه می‌کند، اما این طبقه محروم به لحاظ تاریخی یک طبقه بالنده و دینامیک می‌باشد که به علت دو ویژگی نداشتن و نخواستن به عنوان انقلابی‌ترین نیروی جامعه می‌باشد چرا که انقلاب و تغییر تنها چیزی را که از او می‌گیرد جز زنجیرهای استبداد و استثمار و استحماری که بر دست و پاهای او بسته‌اند نخواهد بود.
  3. مستضعفین در بستر مبارزه طبقاتی تاریخ صورت واحدی ندارد و در هر مناسبات اقتصادی اجتماعی مصداق مستضعفین متفاوت می‌باشد. که این مصداق در مناسبات برده داری برده است و در مناسبات سرواژی سرو است و در مناسبات زمینداری دهقان است و در مناسبات سرمایه داری پرولتاریای صنعتی و کارگران زحمتکش می‌باشد و در شرایط دیگر تاریخی باز ممکن است این مصداق تغییر نماید.
  4. وظیفه روشنفکران جامعه یا پیشگامان مستضعفین شورانیدن آن‌ها بر بودنشان توسط آتش خودآگاهی اعتقادی و اجتماعی و سیاسی و طبقاتی است نه انقلاب کردن به جای آن‌ها است

وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ - سوره الماعون - آیه 3 و یا

وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ - - سوره الحاقه - آیه 34 و یا

وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ - سوره الفجر - آیه 18

 

  1. تا زمانی که این مصداق مستضعفین توسط آتش خودآگاهی اندیشیدن را آغاز نکنند، زمان قیام و حرکت و سازماندهی و ایجاد حزب مستضعفین وجود ندارد و هر حرکتی که در جامعه صورت گیرد چه در کادر رفرم باشد و چه در کادر اصلاحات و چه در کانتکس چریک گرائی و ارتش خلقی باشد محکوم بشکست خواهد بود لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ - سوره الحدید - آیه 25 .
  2. تا زمانی که استثمار در زمین وجود دارد، مستضعفین به صورت طبقه می‌باشند و پس از اینکه استثمار بساطش از زمین بر داشته شد، طبقه از میان می‌رود ولی با وجود استثمار تمامی تضادها های دیگر اجتماعی تحت الشعاع استثمار و هژمونی مصداق عینی آن طبقه محروم می‌باشد.
  3. تا زمانی که این طبقه محروم یعنی مستضعفین تحت حاکمیت سیاسی و اقتصادی بر زمین مستقر نگردند، عدالت به معنای واقعی کلمه بر زمین مستقر نخواهد شد و هر زمان امکان بازگشت جور و ستم بر زمین که در سه صورت استبداد و استثمار و استحمار تجلی می‌کند وجود دارد.

پس از نظر شریعتی مستضعفین یک طبقه محروم نیستند که توسط ترحم و اعطا و بخشش بخواهیم آن‌ها را در بودن خودشان نگه داریم. همچنین از نظر شریعتی مستضعفین یک طبقه محروم اجتماعی نیستند که تا ابد برپایه یک سیستم کاستی بخواهند در مرتبه استضعاف خود باقی بمانند. همچنین از نظر شریعتی مستضعفین یک طبقه محافظه کار اجتماعی نیستند که پاسدار نظام طبقاتی حاکم باشند. بلکه بالعکس از دیدگاه شریعتی مستضعفین به عنوان تکیه طبقاتی سوسیالیسم علمی دلالت بر آن طبقه اجتماعی می‌کند که اولا انقلابی است. ثانیا محروم و بالنده می‌باشد، ثالثاً تنها تضمین کننده رهبری نهضت ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری می‌باشد.

و بدین ترتیب بود که نشر مستضعفین از همان آغاز تکوین حرکت خویش یعنی سال 1355 چه در مرحله حرکت درونی خویش و چه در مرحله حرکت برونی خود تکیه استراتژی و تاکتیکی خود را بر پایه این ترم بالنده و دیالکتیکی تاریخ مبارزه طبقاتی قرار داد ه است و هرگونه حرکت سازمان گرایانه حزبی که سمت و سوئی در جهت خودآگاهی ساز این طبقه نداشته باشد مردود می‌داند و معیار تمامی موفقیت‌های خود انتقال آتش خودآگاهی اعتقادی و سیاسی و اجتماعی و طبقاتی به این طبقه می‌داند.

5- مبارزه طبقاتی بر پایه استثمار توسط دو مؤلفه مالکیت و ماشین تعیین کننده فلسفه تاریخ سوسیالیستی شریعتی می‌باشد: شریعتی در تبيین فلسفه تاریخ سوسیالیستی خود برعکس دیدگاه فلسفه تاریخ سردمداران سوسیالیسم علمی قرن نوزده که فلسفه مبارزه طبقاتی سوسیالیستی خود را برپایه ابزار تولید یا شکل تولید تبین می‌کردند و مالکیت و انحصار و استثمار را نتیجه رشد ابزار تولید می‌دانستند. شریعتی با عینک شکل تولید توسط نگرش ابزاری به تبین فلسفه تاریخ مبارزه طبقاتی خود نمی‌پردازد. بلکه بالعکس او با جایگزین کردن شکل مالکیت بجای شکل تولید می‌کوشد تا تبیين جدیدی از فلسفه تاریخ مبارزه طبقاتی بشریت از آغاز تاریخ تا کنون ارائه دهد. که برای این منظور شریعتی معتقد گردید که در دو مرحله حرکت کمی تاریخ بشر دچار تحولات کیفی سرنوشت ساز گردید:

1-     مرحله اول از شش قرن قبل از میلاد تا دویست سال بود که از نظر شریعتی این مرحله مصادف با پیدایش مالکیت می‌باشد.

2-     مرحله دوم قرن نوزدهم بود که این مرحله مصادف است با پیدایش ماشین در غرب. شریعتی برای تبیین دیدگاه‏اش در این رابطه که شکل مالکیت را عامل تحول تاریخ مناسبات اقتصادی بشر می‌داند نه شکل تولید.

آنچنانکه سردمداران سوسیالیست قرن نوزدهم می‌گویند به دو پارادایم کیس فوق که در تاریخ بشر اتفاق افتاده است تکیه می‌کند و طبق ارائه این دو پارادایم کیس معتقد است که تمامی مکتب‌های و فلسفه‌ها و نحله های فکری بشری در این دو مرحله تکوین پیدا کرده‌اند یعنی از لائوستو و کنفوسیوس چین گرفته تا بودای هند و زرتشت ایران و فلاسفه سبعه یونان و... که همگی متعلق به شش قرن تا چهار قرن قبل از میلاد می‌باشند. از نظر شریعتی این ایام مصادف است با پیدایش مالکیت در تاریخ بشر و انتقال بشر از مرحله اشتراک اولیه به جامعه طبقاتی و برده داری. مرحله دوم قرن نوزدهم است که ماشین وارد عرصه اقتصادی می‌شود و سرمایه داری صنعتی که همان کاپیتالیسم می‌باشد در غرب تکوین پیدا می‌کند. از نظر شریعتی پیدایش ماشین صرفا توسعه آلت و ابزار تولید نبود. چراکه ماشین به سرعت از جایگاه ابزاری خارج شد و جانشین انسان گردید و به عبارت دیگر ماشین در تئوری سوسیالیستی شریعتی ابزار کاری در عرض ابزار کارهای گذشته بشر در طول تاریخ نبود. بلکه ابزار کاری در طول انسان بود و به همین خاطر جانشین انسان گردید. شریعتی بر پایه این نگرش به ماشین است که تئوری اقتصادی سوسیالیسم علمی خود را نه مانند سوسیالیست‌های علمی قرن نوزدهم اروپا که بر پایه ارزش اضافی بنا کردند و کلا معتقد گشتند که ارزش اضافی از آن کارگر می‌باشد. شریعتی ارزش اضافی زائیده ماشین را نه کلا و تماما از آن کارگر می‌داند و نه از آن سرمایه دار. بلکه معتقد گردید که این ارزش اضافی من‌های ارزش کار کارگر از آن جامعه می‌باشد و کارگر به جز ارزش کارش از این ارزش اضافی سهیم نمی‌باشد به این دلیل بود که ماشین مانند مالکیت تاریخ مبارزه طبقاتی بشر را دچار تحول کرد و این موضوع عاملی گردید تا دوباره موج فلسفه‌ها و نحله ها و اندیشه‌ها و مکتب‌ها راه افتد. البته شریعتی کشف این دو فرایند در تاریخ بشر را یکی فتوحات فکری خود می‌داند ولی آنچه در این رابطه مهم است نتیجه‌ای است که شریعتی از این مساله می‌گیرد و آن تبین مناسبات تاریخ بنابراین پایه است که به صورت مشخص شریعتی معتقد است که اگرچه ما بر مبنای شکل تولید و عامل ابزاری می‌توانیم به فرایندهای شش گانه کمون و برده داری و سرواژی و زمینداری و سرمایه داری و سوسیالیسم معتقد گردیم، ولی آنچه در این رابطه شریعتی مدعی است اینکه عامل تحول فراماسیون های تولیدی شکل تولید نیست بلکه شکل مالکیت می‌باشد که مطابق این نظریه شریعتی معتقد است که ما دو شکل مالکیت بیشتر نداریم:

1- شکل اجتماعی مالکیت

2- شکل فردی مالکیت

که اگر بخواهیم بر پایه این دو نوع شکل مالکیت به تبیین تاریخ مناسبات اقتصادی بپردازیم تمامی مناسبات برده داری و سرواژی و زمینداری و سرمایه داری دارای شکل واحد مالکیت می‌باشند که آن عبارت است از شکل انحصاری مالکیت و مناسبات کمون اولیه و سوسیالیسم نیز به دلیل اینکه بر پایه شکل اجتماعی مالکیت استوار می‌باشد دارای صورت واحدی هستند و در عرصه سوسیالیسم به دلیل اینکه سوسیالیسم علمی بر پایه سرمایه داری صنعتی یعنی پس از پیدایش ماشین به وجود آمده است از نظر شریعتی نظر به اینکه ماشین بر عکس آنچه که سردمداران سوسیالیسم علمی قرن نوزدهم قائل بودند ابزار تولیدی در ادامه ابزار قبلی نمی‌باشد تا ارزش اضافی که از طریق آن حاصل می‌شود متعلق به کارگر گردد لذا به علت اینکه ماشین خود یک موقعیت نیروی کاری دارد تا ابزار کاری البته آنهم به شکل اگرندیسمان شده‏ائی لذا در این رابطه است که شریعتی در عرصه تئوریزه کردن سوسیالیسم علمی خویش معتقد است که این ارزش اضافی که ماشین در نظام سوسیالیستی به وجود می‌آورد، مال کارگر نیست بلکه مال کل جامعه است و کارگر فقط بر مبنای ارزش کار خود از این ارزش اضافی برخوردار می‌شود و از اینجا است که سوسیالیسم علمی شریعتی از سوسیالیسم علمی قرن نوزدهم‌های اروپا فاصله می‌گیرد و بر این پایه است که شریعتی تعریف نهائی سوسیالیسم علمی مورد ادعای خود را مطرح می‌کند که سوسیالیسم عبارت است از اجتماعی شدن تولید و توزیع و...

 

زنده باد سوسیالیسم
زنده باد دموکراسی
زنده باد پلورالیزم معرفتی خلق‌ها
زنده باد برابری و برادری
زنده باد عدالت
زنده باد قسط
زنده باد توحید اجتماعی

درود بر مستضعفین ایران
درود بر کارگران صنعتی ایران پیشقراولان نهضت سوسیالیسم ایران

 

سلام بر زحمت کشان ایران متحدان تاریخی طبقه کارگر ایران
سلام بر شریعتی فریاد آگاهی بخش خلق محروم ایران
سلام بر شریعتی نخستین منادی توحید اجتماعی و توحید انسانی و توحید تاریخی و توحید فلسفی در عصر ما
سلام بر شریعتی ادامه دهنده نهضت تسلسلی توحید ابراهیم در عصر ما
سلام بر سوسیالیسم طبقاتی شریعتی پرچم دار مبارزه خاموش ابوذر در ربذه تاریخ ایران
سلام بر سوسیالیسم ساختاری شریعتی انتقال دهنده قدرت سیاسی و اقتصادی و معرفتی از طبق حاکم جامعه به طبقه محکوم ایران
سلام بر سوسیالیسم برنامه ائی شریعتی تنها نظام اجتماعی کننده تولید و توزیع در جامعه ایران
سلام بر مستضعفین ایران تنها تکیه طبقاتی سوسیالیسم علمی شریعتی

 

برقرار باد پیوند زحمت کشان ایران
برقرار باد هژمونی سیاسی، اقتصادی، معرفتی مستضعفین ایران
بر افراشته باد نشر مستضعفین ایران پرچم خودآگاهی بخش اعتقادی، طبقاتی، سیاسی، اجتماعی مستضعفین ایران
پیش به سوی پیوند پیشگامان مستضعفین ایران با طبق محروم جامعه ایران

 

زنده باد جنبش ضد طبقاتی کارگران ایران
زنده باد جنبش دمکراتیک دانشجویان ایران
زنده باد جنبش دمکراتیک زنان ایران
زنده باد جنبش اجتماعی 22 خرداد 88 ایران
زنده باد پیوند دانشجوی ایران با طبقه کارگران ایران

برافراشته باد پرچم رهبری جنبش دانشجوئی ایران در عرصه جنبش اجتماعی 22 خرداد 88
سلام بر نشر مستضعفین بازوی سازمان گرایانه حزب مستضعفین ایران

 

والسلام