مانیفست شریعتی - بخش 7

مبانی تئوری سوسیالیسم علمی شریعتی:

شریعتی و سوسیالیسم علمی

مقدمه: بحث مبانی تئوریک سوسیالیسم علمی شریعتی را با طرح چند سوال فربه از پروسه شکل‌گیری تئوری اندیشه سوسیالیسم علمی در شریعتی آغاز می‌کنیم:

  1. آیا تئوری سوسیالیسم علمی شریعتی به صورت یک پکیج بالبداهه شکل گرفته است یا اینکه شکل‌گیری آن در اندیشه شریعتی، صورت پروسه‌ائی داشته است که در شکل فرآیندهای مختلفی در مدت 24 سال حیات تئوریک شریعتی حاصل شده است؟
  2. آیا سوسیالیستی که شریعتی در مرحله شریعتی جوان با ترجمه کتاب ابوذر سوسیالیست خداپرست جوده السحار به آن اعتقاد دارد، با سوسیالیسم علمی که شریعتی در وصیّت نامه‌اش در سال 48 قبل از سفر حج به همسرش اعلام می‌کند و با ترم سوسیالیست علمی از آن یاد می‌کند، یکی است؟
  3. آیا سوسیالیستی که شریعتی جوان در مقطع همکاری با سوسیالیست‌های خداپرست محمد نخشب (مانند آنها به آن اعتقاد دارد) با سوسیالیسم شریعتی جامعه‌شناس و سوسیالیسم شریعتی کامل یا شریعتی تئوریسین یکی است؟
  4. آیا در اندیشه سوسیالیسم شریعتی، سوسیالیسم ساختاری با سوسیالوژیسم دورکهیمی و سوسیالیسم طبقاتی علمی تفاوتی نمی‌کند؟
  5. آیا سوسیالیسم علمی که شریعتی مبانی تئوریک آن را در سال‌های 48 تا 51 در کنفرانس‌های:

الف - میعاد با ابراهیم - اسفند 48
ب - حسین وارث آدم - اسفند 50
ج - ماشین در اسارت ماشینیسم - اردیبهشت 50
د - درس‌های اسلام‏شناسی ارشاد از درس اول - بهمن 50 تا درس 20 - تیرماه 51

مطرح می‌کند، با سوسیالیسم علمی که در نیمه دوم قرن نوزدهم در ادامه سوسیالیسم پرودن و فوریه و سن سیمون و... توسط مارکس اقتصاد دان و جامعه‏شناس نه مارکس فیلسوف که در کتاب‌های کاپیتال و اقتصاد سیاسی و کار مزدوری و... مطرح می‌گردد یکی است؟

  1. آیا شریعتی جامعه شناس و شریعتی کامل یا شریعتی تئوریسین که از سال 48 متولد می‌شود، هیچ نوآوری تئوریک در عرصه سوسیالیسم علمی داشته است؟
  2. آیا مبانی تئوریک سوسیالیسم علمی شریعتی که بر سه پایه:

اول - توحید (که در چهار عرصه توحید فلسفی و توحید اجتماعی و توحید تاریخی و توحید انسانی مطرح می‌شود).

دوم - مستضعفین (به عنوان پایگاه و تکیه طبقاتی تاریخی که همان طبقه محکوم بالنده تاریخ می‌باشد که در مبارزه دیالکتیکی تاریخی در نبرد با طبقه حاکم قرار دارد).

سوم - امت (به عنوان جامعه معتقد و متحرک و هدفدار)

قرار دارد، یک سلسله مبانی اقتباسی و تقلیدی و ذهنی و نظری است که شریعتی در ضمن مطالعات خود به آن دست پیدا کرده است؟ یا عالی‌ترین کشفیات تئوریک شریعتی کامل می‌باشد که در ادامه پروسه کشفیات توحید به عنوان جهان بینی برای شریعتی حاصل شده است؟

  1. آیا اصلاً امکان جداسازی سوسیالیسم علمی شریعتی از تئوری‌های توحیدی و تاریخی و اقتصادی شریعتی برای نئولیبرالیست‏های مذهبی ایرانی مدعی طرفدار شریعتی وجود دارد که به صورت فرصت طلبانه می‌کوشند تا با لیبرالیزه کردن دموکراسی شریعتی و کاپیتالیزه کردن سوسیالیسم شریعتی و رفرمیته کردن رادیکالیزم شریعتی در اندیشه شریعتی به خیال خود اصلاحات تئوریک کنند؟
  2. آیا سوسیالیسم علمی شریعتی یک سوسیالیسم انطباقی (مانند سوسیالیسم مجاهدین خلق که توسط اقتباس یک طرفه از اندیشه‌های اقتصادی مارکس یا پرودن یا سن سیمون یا فوریه و... می‌کنند) می‌باشد؟ یا یک سوسیالیسم دگماتیسم (مانند سوسیالیسم حزب توده و... که کپی برداری از برنامه‌های حزب کمونیست شوروی سابق یا حزب کمونیست چین و... می‌باشد) است؟ یا اینکه اصلا سوسیالیسم علمی شریعتی یک سوسیالیسم تطبیقی می‌باشد که بر سه پایه تئوری تاریخ شریعتی، تئوری توحید شریعتی و تئوری انسانی شریعتی (که بر پایه من حقیقی هایدگر که همان من کلکتیویته مشترک همه انسان‌ها می‌باشد) حاصل شده است؟
  3. آیا سوسیالیسم علمی شریعتی یک سوسیالیسم سیاسی ضد دسپاتیزم حاکم است یا اینکه یک سوسیالیسم اقتصادی ضدسرمایه‌داری کمپرادور ایران می‌باشد؟ و یا اینکه یک سوسیالیسم جامعه شناسانه ضد لیبرالیسم و تفکر اندیویدآلیستی و... می‌باشد؟ و یا اینکه یک سوسیالیسم الامد تقلیدی ضد اپورتونیست‌های کودتاچی سازمان مجاهدین خلق می‌باشد؟ و یا یک سوسیالیسم فرهنگی ضد اندیشه‌های متحجّر قرون وسطائی فقهی حاکم بر حوزه‌های علمیه است؟ و یا اینکه بالعکس همه این‌ها سوسیالیسم علمی شریعتی یک سوسیالیسم تاریخی می‌باشد که از ابراهیم خلیل تا حاکمیت مستضعفین در زمین و نفی طبقه و استثمار و استحمار و استبداد دارای گستردگی تاریخی می‌باشد و تمامی مبارزات راستین ضد استثماری و ضد طبقاتی و ضد استحماری و ضد استبدادی بشر از ابراهیم تا آخر زمان بستر ساز آن می‌باشد؟
  4. آیا در سوسیالیسم علمی شریعتی، نظام کاپیتالیسم و سرمایه‌داری توسط سه نقد:

الف - ماشینیسم
ب - الیناسیون
ج - پراگماتیسم

ویلیام جمیز امریکائی، برای همیشه نفی نگردیده است؟

  1. آیا در تئوری سوسیالیسم علمی شریعتی که توسط:

الف - اجتماعی شدن تولید
ب - اجتماعی شدن توزیع
ج - اجتماعی شدن خدمات

حاصل می‌شود، امکان آشتی با نظام طبقاتی و مزدوری و بهره‌کشانه و استثمارگرانه و ضد انسانی سرمایه‌داری وجود دارد؟

  1. آیا اگر تئوری سوسیالیسم علمی شریعتی را از دل اندیشه‌های او بیرون بکشیم، تمام اندیشه‌ی انسان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه و تاریخ‌شناسانه شریعتی ابتر و عقیم نمی‌شود؟
  2. چرا شریعتی در حسین وارث آدم، حسین و عاشورا را در بستر سوسیالیسم تاریخی تبین می‌نماید؟
  3. چرا شریعتی در کنفرانس قاسطین و ناکثین و مارقین، مبارزات 53 ساله وحدت‌طلبانه و عدالت‌خواهانه و مکتب‌ساز امام علی را در بستر تئوری سوسیالیسم تاریخی تبین می‌نماید؟
  4. چرا شریعتی در نوشته خودسازی انقلابی و سخنرانی خانگی عرفان و برابری و آزادی خود، برادری را در گرو تحقق برابری می‌داند و دمکراسی را در گرو تحقق سوسیالیسم تبیین می‌نماید؟
  5. چرا شریعتی از همان آغاز شکل‌گیری اندیشه سوسیالیسم خام طبقاتی تا آخرین فرآیند اندیشه سوسیالیسم علمی و تاریخی شریعتی کامل، ابوذر را به عنوان پارادایم کیس اندیشه سوسیالیسم اسلامی مطرح می‌کند؟ مگر شریعتی در اندیشه و مبارزات ابوذر چه می‌دید که او را به عنوان آموزگار بزرگ سوسیالیسم علمی و تاریخی خود انتخاب کرده بود؟
  6. چرا شریعتی در پروسه تاریخی تبین تئوری سوسیالیست علمی و تاریخی و تطبیقی خود، هرگز به تدوین اقتصادی سوسیالیسم نپرداخت و فقط به تدوین تاریخی و جامعه‌شناسانه و انسان‌شناسانه سوسیالیسم بسنده کرد؟
  7. چرا شریعتی تمامی مراحل مبارزات ابراهیم خلیل از بت شکنی بت خانه اوربابل تا برپائی خانه کعبه و ذبح اسماعیل و... همه را بر پایه سوسیالیسم تاریخی و سوسیالیسم انسانی و سوسیالیسم اجتماعی خود تبیین می‌کرد؟
  8. چرا شریعتی مبانی سوسیالیسم علمی و تاریخی و تطبیقی خود را بر سه پایه:

الف - زور
ب - مالکیت
ج - ماشین

استوار می‌کرد؟

  1. چرا شریعتی در بستر تبین تاریخ روابط تولیدی، برعکس اندیشه‌های سوسیالیسم قرن نوزدهم که بر پایه شکل تولید به شش فرآیند:

الف - کمون اولیه
ب - سرواژی
ج - برده داری
د - زمینداری
ه - سرمایه‌داری
و - سوسیالیسم

معتقد بودند شریعتی برپایه شکل مالکیت به دو فرآیند نظام اجتماعی مالکیت و نظام فردی مالکیت بیشتر قائل نبود؟

  1. چرا شریعتی در تبین فلسفه تاریخی سوسیالیسم علمی خود، برعکس اندیشه‌های سوسیالیستی قرن نوزدهم که رشد ابزار تولید را عامل پیدایش و تکوین مالکیت می‌دانستند شریعتی زور را عامل پیدایش مالکیت در تاریخ می‌دانست؟
  2. چرا شریعتی در تبین تکیه طبقاتی تحقق سوسیالیسم علمی و تطبیقی و تاریخی خود، برعکس سوسیالیست‌های نیمه‏ی دوم قرن نوزدهم اروپا که پرولتاریای صنعتی را به عنوان تکیه طبقاتی تحقق سوسیالیسم خود انتخاب کرده بودند شریعتی بر مستضعفین به عنوان طبقه محکوم تاریخی جهت تحقق سوسیالیسم علمی خود تکیه می‌کرد و بزرگ‌ترین مسئولیت پیشگام در عرصه تبین سوسیالیست مشخص علمی جامعه خود مشخص کردن تیپ عینی و مشخص مستضعفین می‌دانست؟
  3. چرا شریعتی در داستان برخورد امام علی با تقسیم خرما‏های میثم تمار که جهت فروش، آن‌ها را در طبق خرمای خود دسته بندی کرده بود و امام علی با اعتراض به این عمل میثم تمار که چرا با این عمل خود بندگان خدا را در مصرف کالای خود دسته بندی می‌کنی، با دستان خود خرماها را مخلوط کرد و سپس به میثم تمار گفت حال خرماها را به قیمت میانگین بفروش شریعتی سوسیالیسم در مصرف تبین می‌کرد؟
  4. چرا شریعتی در تدوین تئوری سوسیالیست تاریخی و علمی و تطبیقی خود، به تقدم زمانی برابری بر برادری و توحید فلسفی بر شرک فلسفی و توحید طبقاتی بر شرک طبقاتی معتقد بود؟
  5. چرا شریعتی در تبین تاریخی و فلسفی سوسیالیسم علمی خود، تکوین و پیدایش شرک فلسفی را معلول تکوین و پیدایش شرک طبقاتی در جامعه انسانی می‌داند و معتقد است که تا زمانیکه شرک طبقاتی در جامعه از بین نرود امکان تحقق توحید فلسفی وجود نخواهد داشت و تمامی مبارزات ضد بت‌پرستانه نهضت ابراهیمی از ابراهیم خلیل تا محمد و امام حسین و... در همین راستای سوسیالیستی تبین می‌کرد؟
  6. چرا شریعتی فلسفه مناسک حج از احرام تا طواف و از طواف تا سعی صفا و مروه و از سعی تا عرفات و از عرفات تا مشعر و از مشعر تا منی و در منا از رمی‌جمره تا قربانی و عید، همه را بر پایه سوسیالیسم انسانی و اجتماعی و تاریخی تبیین می‌کرد؟
  7. چرا شریعتی توحید را چه در عرصه توحید فلسفی آن و چه در عرصه توحید اجتماعی آن و چه در عرصه توحید انسانی آن و چه در عرصه توحید تاریخی آن، همه بر پایه سوسیالیسم نظری و سوسیالیسم انسانی و سوسیالیسم اجتماعی و سوسیالیسم تاریخی تبین می‌کرد؟
  8. چرا شریعتی قصه هابیل و قابیل که در آیه 27 سوره المائده به شکل سمبلیک مطرح شده است و تقریبا در تمامی کتب ادیان ابراهیمی به شکلی مطرح گردیده است را با در نظر گرفتن هابیل به عنوان نماینده نظام دامپروری اولیه و قابیل به عنوان نماینده نظام زمینداری می‌کوشید تا با تبیین جنگ آن‌ها در کانتکس مبارزه طبقاتی کل ماجرا را در عرصه سوسیالیسم تاریخی تبیین نماید؟
  9. چرا شریعتی برعکس دیدگاه سوسیالیسم ابزاری که ماشین را در کانتکس سرمایه‌داری تبین می‌کردند شریعتی سرمایه‌داری را در کانتکس ماشینیسم تبین می‌نماید؟
  10. چرا شریعتی در تبین تاریخی سوسیالیسم علمی خود، شکل مالکیت را بر شکل تولید یا شکل ابزار مقدم می‌داند؟
  11. چرا شریعتی در عرصه تبین اجتماعی سوسیالیسم علمی خود، جنگ پراگماتیسم سرمایه‌داری امریکائی با پراکسیس سوسیالیستی پرولتاریای جهانی را به صورت جنگ بین سوسیالیسم علمی و سوسیالیسم دولتی تبین می‌نماید؟
  12. چرا شریعتی تضاد ابوسفیان با محمد، تضاد بلال با امه‌ابن خلف، تضاد عمار و یاسر و سمیه با ابوجهل، تضاد ابی‌لهب با محمد، تضاد طلحه و زبیر و سعد ابن ابی‌وقاص و عمر و عبدالرحمن و ابوبکر با علی، تضاد ابوذر با عثمان و عبدالرحمن‌عوف و معاویه، تضاد تسنن اموی با تسنن محمدی و یا شیعه صفوی با شیعه علوی و... همه و همه را در کانتکس مبارزه طبقاتی و سوسیالیسم اجتماعی تبین می‌کرد؟
  13. چرا شریعتی تضاد معرفت‏شناسی در عرصه اپیستمولوژی را در بستر روان‏شناسانه توسط تضاد طبقاتی اجتماعی تبین می‌کرد؟ (آزمایش لیوان آب و سکه‌های درون آن که شریعتی برای تبین انعکاس مبارزه طبقاتی اجتماعی در عرصه اپیستمولوژی فردی مطرح می‌کند در اینجا قابل توجه می‌باشد)
  14. چرا شریعتی روانشناسی فردی را در بستر جامعه‏شناسی تبین می‌نماید و جامعه‏شناسی را در عرصه تاریخ طبقاتی تبین فلسفی می‌نماید و همه این‌ها را در کادر سوسیالیسم تاریخی مدون می‌نماید؟
  15. چرا شریعتی فهم قرآن را از خود قرآن جدا می‌داند فهم قرآن را یک امر طبقاتی و انسانی و اجتماعی می‌داند در صورتی که خود قرآن را یک طبیعت کلمه‌ائی تبین می‌نماید و در کادر این نگرش است که شریعتی علت تنوع تفسیرها و برداشت‌ها از قرآن را همگی در کادر تضاد طبقاتی تبین می‌نماید؟
  16. چرا شریعتی به تفاوت دو جهان‏شناسی بطلمیوسی از یک طرف و کپلر و کپرنیک و گالیله را از طرف دیگر در کادر تبین جامعه طبقاتی می‌نگرد؟
  17. چرا شریعتی سیانس را از سیانتیسم و ماشین را از ماشینیسم و تکنوکراسی را از تکنیک و بورکراسی را از بورو و اداره و... جدا می‌کند و به ماشینیسم و تکنوکراسی و بوروکراسی و سیانتیسم به عنوان رابطه اجتماعی در عرصه مبارزه طبقاتی اجتماعی نگاه می‌کند؟
  18. چرا شریعتی خداشناسی را با خود خدا متمایز می‌سازد و خداشناسی را یک امر اجتماعی و طبقاتی می‌داند که در کادر شرک معرفتی تعدد خدایان را به عنوان تعدد طبقات اجتماعی و مبارزه طبقاتی تبین می‌نماید؟
  19. چرا شریعتی انبیاء تاریخ را به دو دسته ابراهیمی و غیر ابراهیمی تقسیم می‌کند و تمامی پیام‌آوران ابراهیمی از ابراهیم تا محمد در خدمت منافع طبقه محروم می‌داند و پیام‌آوران غیر ابراهیمی از کنفوسیوس حکیم تا مانی و... همه در خدمت منافع طبقه حاکمه تبین می‌نماید؟
  20. چرا شریعتی تضاد بین پروتستانتیسم و کاتولیک در اروپا که در قرن شانزده و هفده به قتل عام توده‌های اروپا و غرب انجامید را در کادر مبارزه طبقاتی بین فئودالیسم و بورژوازی تبین می‌نماید و آن چنان که پروتستانتیسم را نماینده بورژوازی اروپا می‌داند و کاتولیسم را نماینده مناسبات فئودالیسم اروپا ارزیابی می‌کند و تضاد آن‌ها را در کادر این مبارزه طبقاتی تبین می‌نماید؟
  21. چرا شریعتی این سخن کالون نماینده پروتستانتیسم اروپا که می‌گفت: "برای جلوگیری از تسلط کارگران بر جامعه غرب اگر لازم هم باشد باید دست به یک قتل عام کارگران بزنیم" دال بر مبارزه طبقاتی بین کارگران با بورژوازی اروپا ارزیابی می‌کرد؟
  22. چرا شریعتی حمایت بنی‌امیه از اشاعره و حمایت بنی عباس از معتزله را همه بر پایه مبارزه طبقاتی تبین می‌نماید؟
  23. چرا شریعتی جنگ شیخ فضل نوری با بهبهانی و طباطبائی و نائینی و آخوند خراسانی و... در مشروطیت را یک جنگ طبقاتی تبیین می‌نماید؟
  24. چرا شریعتی اختلاف معرفتی در عرصه روان‏شناسی را ناشی از اختلاف طبقاتی در عرصه مبارزه طبقاتی تاریخی می‌داند؟
  25. چرا شریعتی جهان بینی شرک را انعکاس جامعه در جهان تبین می‌کند اما جهان بینی توحیدی را انعکاس جهان در جامعه می‌بیند؟
  26. چرا شریعتی تضاد بین زن سنتی با زن متجدّد و زن تاریخی را در عرصه مبارزه طبقاتی نظام زمینداری و سرمایه‌داری تبین می‌نماید؟
  27. چرا شریعتی اصل مهدویت را در بستر انتظار مکتب اعتراض با تاریخی کردن مهدویت و تبین آن در بستر سوسیالیسم تاریخی بزرگ‌ترین پایه اعتقادی اسلام دگماتیسم و فقاهتی را به ویرانی می‌کشاند؟
  28. چرا شریعتی با تغییر عاشورای فقاهتی اسلام دگماتیسم که وسیله اشک‌گیری از توده‌های محروم ما می‌باشد به عاشورای تاریخی و تبین عاشورای تاریخی در بستر مبارزه طبقاتی تاریخی توانست بزرگ‌ترین تکیه‌گاه اعتقادی اسلام دگماتیسم و فقاهتی شیعه را ویران کند؟
  29. چرا شریعتی جنگ سنت و مدرنیته را در کادر جنگ طبقاتی بین بورژوازی و فئودالیسم تبین می‌نماید؟
  30. چرا شریعتی تضاد بین شیعه و سنی را در دوران صفوی در کادر جنگ بین صفویه و عثمانی تبین می‌نماید؟
  31. چرا شریعتی کلا مقوله فقه چه در حوزه‌های شیعه و چه در حوزه‌های سنی را کلا یک مقوله طبقاتی می‌داند نه یک مقوله معرفتی؟
  32. چرا شریعتی در عرصه متدلوژی دست یابی به اسلام سلفیه و بازگشت به قرآن و تشیع علوی، معتقد به صیقل زدائی طبقاتی از دین و مذهب و دست پروردگان محمد می‌باشد و در این راستا معتقد است که تا زمانی که نتوانیم این صیقل زدائی طبقاتی به انجام برسانیم امکان دستیابی به اسلام تطبیقی وجود ندارد؟

 

ادامه دارد